زندگی تماشاگر نیست...باید بازی کرد
زندگی تماشاگر نیست...باید بازی کرد

زندگی تماشاگر نیست...باید بازی کرد

روزمرگی

زن دوم از آنچه در آیینه می بینید به شما نزدیکترن4

حسنابانو نماینده شاخص (و به لطف وبلاگ بانو بسیار معروف!) گروه دوم از زنان دومی متمایزی هست که در وبلاگ ها از روزمرگی هاشون می نویسن. (گروه اول در پست های 1, 2, 3 قبلی بررسی شد ).


زیرکی، صفتی است به معنی استفاده از هوش و ذکاوت برای پیشبرد امور یا حفظ منافع به طریقی که در دیگران ایجاد واکنش یا ممانعت نکند. این صفت به تنهایی نه بارمثبت داره و نه منفی بلکه نحوه استفاده از اون هست که باعث میشه ما افراد زیرک رو دانا و باسیاست خطاب کنید یا مارمولک و آب زیرکاه!!


اکثرابانوهایی که توی رابطه با یک مرد متاهل وارد می شن، اگر این صفت رو نداشته باشن رابطه تشون به عقد دائم ختم نمیشه. پس اینکه زنان دوم زیرکی و ذکاوتشون بیشتر از زن های معمولی مثل من هست نه جای عصبانیت داره و نه ناراحتی.

اینکه منتقدین حسنابانو می نویسن که این زن بسیار باسیاست هست، به خودی خود دلیلی بر بد بودن ایشون نیست. اون چیزی که موجب اعتراضات شده نحوه استفاده از این توانایی هست. 


اگر کسی جرمی مرتکب بشه، مجازاتی داره که ممکنه اعدام باشه، یعنی کشتن مجرم که اگه توسط دستگاه قضایی انجام بشه جرم نیست. اما همین کشتن یه فرد اگر بدون احراز مجرم بودنش انجام بشه، قتل محسوب شده و خودش جرمه.

پس فعل "کشتن" اگر برای مجرم انجام بشه مناسب و مثبته و اگر برای غیرمجرم باشه جرم و تاوان داره.


زیرکی حسنابانو و زنان شبیه ایشون، اگر برای حفظ زندگی، شوهر یا بچه خودشون یا منافع شخصیشون(با رعایت حدود اخلاق) باشه مثبته، اما اگر برای نگه داشتن شوهر یک زن دیگه، استفاده از اموال و نتایج چندین ساله زندگی فرد دیگه و شریک شدن در منافعی که دیگری سال ها براش زحمت کشیده باشه به نظر من نه تنها منفیه بلکه جرمه!

      

     زیرکی را گفتم این احوال بین، خندید و گفت      صعب روزی، بوالعجب کاری، پریشان عالمی!

                           (عجیب این بیت از نظر من شرح حال حسنا بانو ست!!)


تنها نکته ای که وجود داره اینه که نوشتن این زیرکی ها در یک وبلاگ فضای مجازی چرا اینقدر واکنش داشته؟؟؟

 

اگر حسنابانو داره داستان میگه که خودش نشون دهنده نارضایتیش از شرایط موجودشه و داره سعی می کنه توی این دنیا خودش و احساساتش رو تسکین بده.....!


ااگر داره بخشی از داستان رو اونجور که میخواد عوض می کنه و حتی معکوس انعکاس می ده، که این چیزی هست که هرکسی ممکنه توی زندگی واقعی خودش هم انجام بده: شما وقتی با شوهرتون بحث می کنید یا قهرید جلوی بقیه این رو نشون نمی دید یا حتی سعی می کنید جوری رفتار کنید که همه فکر کنند چقدر خوشبختید...! اینکه حتی توی این فضای مجازی هم، یا از سر عادت و یا از سر نیاز، داره نقش بازی می کنه هم که باز ضعفش رو می رسونه...


اگه تصور می کنید تصویری که اون، راست یا دروغ، داره از زندگیش نشون میده ممکنه کسی رو تشویق به ازدواج دوم کنه، که به نظر من تصویری که دوستان تک همسره از زندگیشون توی سایر وبلاگ ها نشون می دن هم بسیار جذاب تره و هم آرامشش بیشتره...


اگه ناراحتی ما از اینه که حسنابانو داره به زن هایی که پتانسیل دوم شدن دارن یاد میده که اگه دوم شدن چجوری خودشون و سفت توی رابطه نگه دارن و منافعشون رو حفظ کنن، که من بهتون اطمینان می دم زنی که تیپ شخصیتیش مثه حسنا نباشه اگه حسنا واسه روز به روز زندگیش بهش جزوه هم بده! باز هم نمیتونه مثل اون عمل کنه و اگه از نظر شخصیتی شبیه باشن، دیر یا زود همین راه ها رو میرن...


تمام اینها که گفتن طیف وسیعی از منتقدین حسنابانو در وبلاگ بانو هست که وجودشون گرچه لازمه اما به نظرم جزء جنبه های فرعی این بحث هست.


جنبه اصلی، که مستقیم یا غیزمستقیم واکنش بسیاری از زنان مثل من رو در برابر حسنابانو(به عنوان نماینده ی برجسته ای از زنانی که از زیرکی خود در جهت لطمه زدن به همجنسانشون استفاده می کنن) برانگیخته و باعث شده اعتراضمون رو در جنبه های فرعی (اینکه دروغ میگه، تظاهر میکنه، قصه میگه،...) بیان کنیم جایگاهی هست که ایشون خودش رو در اون قرارداده:   یک قربانی!!


افلاطون، کتابی داره که در اون شرایطی رو بیان کرده، که اگه جامعه ای بتونه اون شرایط رو ایجاد کنه، جامعه ای آرمانی و ایده آل خواهد بود(آرمانشهر یا اتوپیا). یکی از این شرایط، بیرون کردن دو گروه از مردم و طرد اونها از جامعه هست: یکی دیوانگان و دیگری هنرمندان!!

استدلال افلاطون این است که این دو گروه مانع اجرای صحیح قوانین حقوقی می شوند. چراکه اگر دیوانه ای جرمی مرتکب شود و حکومت در صدد مجازات اون بر بیاد، سایر افراد جامعه به جای اینکه از حکومت و قانون مداری حمایت کنن، از اون دیوانه حمایت می کنن و حکومت رو ظالم و زورگو می نامند!!! همین موضوع درباره هنرمندان صدق می کنه(در نظر داشته باشید که این  موضوع مربوط به 500 پیش از میلاد هست و اون زمان هنوز علمی به نام روانشناسی یا جامعه شناسی وجود نداشته!!!)


القصه، حسنابانوی قصه ی ما، چون در نوشته هاش سعی می کنه نقش یک قربانی رو بازی کنه، کسانی که وبلاگش رو می خونن به جای اینکه به اصل مسئله بپردازن، شروع به دلسوزی و دل رحمی می کنند و این آن مسئله خطر ساز و آن لطمه ای هست که حسنا به دهنیت جامعه مجازی می زنه.

حسنابانو، ورود مشروطی به این زندگی(به گفته ی خودش) داشته و قرار بوده حضور مشروط و کمرنگ و حاشیه ای داشته باشه. به درست یا غلط بودن این شرایط کاری ندارم اما این چیزی بوده که خودش پذیرفته...دلی حالا تمامیت حق یک زن شوهردار رو مطالبه می کنه و انتظار داره بقیه هم با این موضوع کنار بیان!!!!!


خوب من برگشتم، ادامه مطلب! 


 در مجموع، آنچه که همه رو وادار به واکنش کرده مظلوم نمایی حسنابانو هست. مظلوم نمایی یعنی شما در بوجود آمدن اصل یک قضیه مقصر باشید و  بعد با مطرح کردن مسائل فرعی که شما در بوجود آمدنش دخیل نیستید، خودتان را در کل قضیه بی تقصیر نشان دهید. مثل اینکه من پنجره خانه شما را بشکنم و بعد که شما از سرما گله می کنید بگم که مگه سرمای هوا تقصیر منه؟؟!!


به همین خاطر، من همانقدر که پری را در استفاده از تفسیرهای شخصی از دین برای توجیه عملش مقصر می دونم، حسنا رو هم برای بازی کردن نقش یک قربانی و مطلوم نمایی در اتفاقات پیش آمده مقصر می دونم. اما همه ی اینها به نظر من چیزی جدای از نحوه رفتار با شخص حسنی یا شخص پری هست. من سرزنش ها و استهزاء ها و هجمه نفرین ها و اهانت هایی که به این افراد در این فضای مجازی شده را نه می پسندم و نه تایید می کنم.


توضیح این موضوع را در پست بعد که قسمت آخر "زن دوم از آنچه...." است می دهم!!
"

زن دوم از آنچه در آیینه می بینید به شما نزدیکترن3

زن دوم از آنچه در آیینه می بینید به شما نزدیکترن2

زن دوم از آنچه در آیینه می بینید به شما نزدیکترن1

نظرات 1 + ارسال نظر
نازگل شنبه 18 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 10:49 ق.ظ

پست هایی که در مورد زنان دوم نوشتی بسیار هوشمندانه بود. مثال های جالبی استفاده کردی. و بسیار نکته سنج عمل عمل کردی.

ممنونم نازگل جان!!
بازخوردهای مثبتی که از این پست ها گرفتم انگیزه ام رو واسه نوشتن بیشتر کرده!!
دارم وبلاگ های زنان خیانت دیده رو می خونم...سعی می کنم راجع به اونها هم بنویسم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد