زندگی تماشاگر نیست...باید بازی کرد
زندگی تماشاگر نیست...باید بازی کرد

زندگی تماشاگر نیست...باید بازی کرد

روزمرگی

تعلیق!

تا من نرم بخوابم، اونم توی تخت نمیره! ترجیح میده همین جا روی مبل جلوی تلویزیون بخوابه تامن کارام تموم بشه و با هم بریم بخوابیم...وقتی  شوهرت روی مبل خوابیده، تلویزیون خاموشه ونور لوسترها روی آباژور تنظیمه، بوی قرمه سبزی در حال پخت برای ناهار فردا خونه رو پر کرده، چای با بهار نارنج برای خودت دم کردی و نشستی بعد از کلی وقت تو وبلاگت بنویسی،اونوقت بعد مدت ها وقت می کنی که به خودت و احساساتت فکر کنی می بینی هیچ حال خوبی نداره...حال بدی هم نداری! تـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــعلِِِِِِِِِِِِِِِِیق یعنی دقیقا همین حس...معلق. یعنی نه خوب و نه بد...کی گفته بی خبری خوش خبریه؟!!

  ادامه مطلب ...