زندگی تماشاگر نیست...باید بازی کرد
زندگی تماشاگر نیست...باید بازی کرد

زندگی تماشاگر نیست...باید بازی کرد

روزمرگی

این منم، دختری از دل پاییز رنگارنگ...

اینم به دستور بنفشه خانم، ترسیم شکل با توضیحات:

1- من خوشحال ؛ بعدر از اینکه وبلاگ یواشکی نامه رو خوندم!!



2-من و کش و قوس؛ وقتی شب ها ساعت 2-3 اc پای کامپیوترم بلند می شم و می خوام برم بخوابم!!


3- بقیه اش حسش خوب نبود خودشم خوب نشد...می خواستم خودم و بکشم وقتی خونه خانواده همسر هستم..یکیش شده شبیه وقتی توی گلاب به روتون هستم!!


نظرات 7 + ارسال نظر
پدرام دوشنبه 23 دی‌ماه سال 1392 ساعت 09:25 ب.ظ

استادجان بیا به این نقاشی ها نمره بده ببینیم این یکی خانم تحصیل کرده چند میگیره؟
پارتی بازی نکنی چون هم صنف و هم مقطع هستید ملاحظه کاری کنید ها

نمی تونی بگی خوب شده؟بد شده؟ چیزی ازت کم میشه

آقا پدرام با دم شیر بازی نکن...یه نظر رها اینجا واست گذاشته من حتی میترسم تاییدش کنم... توی وبلاگ هرکس راجع به خودش بنویس

آسمانه دوشنبه 23 دی‌ماه سال 1392 ساعت 10:13 ب.ظ http://asemaneh2007.blogfa.com

پس شما هم پاییزی هستی متولد چه ماهی؟
و اینکه نقاشی هم خوب میکشی
دوتا نقطه اشتراک

آره دوستم...متولد آذر زیبا و رنگارنگ

من نقاشیم خوب نیست...اینا فیگوره!!سال دوم لیسانس یادگرفتم!!
تو هم طرح هات بذار ببینیم خوب

بنفشه دوشنبه 23 دی‌ماه سال 1392 ساعت 10:23 ب.ظ

خیلی دلم میخواست چــــک کاریت میکردم! الان یعنی من باید تعریف کنم بگم آفرین چه خوب کشیدی؟!!!!! هیچم نمیگم! من عکس واقعیه واقعی میخوام همین امشب امشــــــــــــــــــب!

چک کاری جیه دیگه
خوب خودت گفتی با رسم شکل توضیح دهید!!! منم هم شکل رسم کردم و هم توضیح دادم

بنفشه دوشنبه 23 دی‌ماه سال 1392 ساعت 10:24 ب.ظ

باشه خوب کشیدی ولی من عکــــــــــــــــــــــــس میخوام! حتماً باید تحریم شی بهت بگم دیگه اینجا نمیام مگر اینکه عکس بذاری!؟ آره همینو میخوای؟!!!

مرسی
عجب اشتباهی کردم اینو انداختم سر زبونت!!
آخه عکس من به چه دردت می خوره؟؟
اصلا یه چیزی...اگه رها گفت کی میاد تهران و قرار گردهمایی گذاشتی که ببری بگردونیمون منم واست عکس می ذارم

پدرام سه‌شنبه 24 دی‌ماه سال 1392 ساعت 01:46 ق.ظ

خوب در حضور یک متخصص هنر، اونهم یک استاد دانشگاه ، یک آدم معمولی مثل من نباید اظهار نظر کنه
ولی در مجموع بنظرم خوب بود، انتقال احساس در طرح ها به خوبی منتقل شده بود، کلا از طرح های بامداد و ذغال خوشم میاد.

پ.ن: حالا خانم شیره فکرش راحت شد

هر نظری که استاد نوشته تایید کنید، منی که زخم خورده دوست و دشمن هستم، از این هم استقبال میکنم

مرسی...کلا طراحی واسه من کاملا حسی و غریزیه...یه وقتایی هیچ کاری نمی تونم بکنم...یه وقتایی تند و تند می کشم...

نظرش توی پست قبلیه!!منم یکم پیازداغش و زیاد کردم فکر کنی خیــــــــــــــــــــــلی عصبانیه(در راستای شکنجه یک انسان با وبلاگ مجهول!!)

رها سه‌شنبه 24 دی‌ماه سال 1392 ساعت 01:11 ب.ظ http://http://khoshbakhtkhan.blogfa.com/

خییییییلی دوسشون دارم
من بلد نیستم
ولی خواهرم بلده
پ.ن: بابا اون کامنته شوخی بود عسل!
چرا الکی جو میدی بچه جان

مچکرم
کاری نداره، به بنفشه بگو درخواست شکل بده واست، بعد چشمات و ببند، یه قلم بردار..هرچی حست میگه بکش

پ.ن:استادجان دستمون و رو نکن خوب!! بذار یکم این پدرام و بچرزونیم بلکه وبلاگش و لو بده!!
پ.ن نظر قبلی: متوجه شدم!!سوء تفاهم بود رفع شد شما هم مارا ببخش و بیامرز!!

بنفشه سه‌شنبه 24 دی‌ماه سال 1392 ساعت 08:26 ب.ظ

مرسی از خصوصیت! انقدر خندیدم خواهرم گفت چی شده؟!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد