زندگی تماشاگر نیست...باید بازی کرد
زندگی تماشاگر نیست...باید بازی کرد

زندگی تماشاگر نیست...باید بازی کرد

روزمرگی

بازگشت به وطن

ســـــــــــــــــــــــــــلاممممم!!!

من به آغوش وطن برگشتم با خودم هم برف آوردم

خداروشکر سفر خوب بود...5 شب و 4 روز استامبول...شهر قشنگیه...واقعا قشنگ...

2 روز اول از صبح تا شب جاهای تاریخی و کاخ ها و موزه ها رو می رفتیم..عصر ساعت 5-6 بر می گشتیم هتل و یک ساعت می خوابیدیم . دوباره از 8-9 می رفتیم خیابون استقلال و گز می کردیم و ساعت10-11 برمیگشتیم هتل!!هتلمون بقل میدون تکسیم بود و دسترسیش به همه جا واقعا عالی بود... 2 روز آخر بقیه دوستامون از ما جدا شدن و رفتن خرید. اما من و 3تا از دوستام که هم رشته بودیم به برنامه خومون ادامه دادیم و الان با افتخار می گم که تمام آثار دوران عثمانی ترکیه رو دیدم...ایشالا سفر بعدی باید آثار بیزانسی و ببینم...البه از بیزانس برج گالاتای رو دیدیم ولی خوب خیلی مونده هنوز....


   شب ها از همون خیابون استقلال یکم خرید کردم در حد سوغاتی ولی خیلی زورم گرفت. کلا تو این سفر بجز پول تور، 400 دلار خرج کردم که 200 دلارش فقـــــــط سوغاتی بود...قبلا یا با خانواده شوهر میومدم سفر یا خانواده خودمون حداقل سوغاتی ها نصف بود این بار باید واسه هر دوطرف خرید می کردم که واقعا زور داشت...تصمیم گرفتم دفعه بعد از این سفرها می رم به کسی نگم..والا به خدا الان اون 200 دلار 600 هزار تومن بود می تونستم باهاش هزارتا دردم و دوا کنم


قبل از رفتن به هرکس زنگ زدم خدافظی کنم هی می گفتن خیــــــــــــــــلی مواظب باش ترک ها خیلی بدن..هیزن..ببینن دختر تنها هستین مزاحمتون میشم ..دنبالتون راه میوفتن و هزارتا از این حرف ها...


واقعا دلم می خواد بدونم اینهایی که این حرف ها رو می زنن توی تهران کجا زندگی می کنن دقیقا؟؟؟؟!!

یعنی تو عمرشون میدون خراسون و سبزه میدون و لاله زار و اینا نرفتن؟؟!!خوب استامبول هم منطقه ای که تمرکز هتل های توریستیش هست مخصوصا منطقه ی آکسارای، دقیقا شبیه همچین جاهایی بود...فرقش اینه که شما وقتی می خوای بری سبزه میدون و بازار، می دونی که باید ساده لباس بپوشی و اگه یکی نگات کرد و چشمک زد بهش محل نذاری...اگه پشت سرت افتادن  اهمیت ندی...اما متاسفانه ایرانی ها  وقتی از ایران خارج می شن دیگه فکر می کنن کلا اومدن شهر آرمانی افلاطون!!...همی چیز باید خوب و گل و بلبل باشه...توی منطقه ی آکسارای که مرکز قدیمی شهرش بود هرکس موهاش و سشوار کشیده بود و آرایش کرده بود و لباس و کت خز دار پوشده بود ایرانی بود!! 

یعنی اصلا لازم نبود دقت کنی ببینی فارسی حرف می زنه یا نه...فقط کافی بود سر و وضعش و نگاه کنی...2تا از دوستای ما هم که جوگیر این حرف ها بودن هرجا می رفتیم سریع گزارش می دادن که ای وای بچه ها، اون دوتا پسره رو نگاه کنید، افتادن دنبالمون...وای اون آقاهه رو ببینید، نگاش کردم بهم چشمک زد..وای اون یکی رو ببینید، نگاش کردم بهم لبخند زد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! بعدش هم همه با هم تصدیق می کردن که وای وای راست می گن چقدر هیزن و وسط خیابون بلند بلند می زدن به خنده و خوب اون آقایون هم فکر می کردن جواب مثبت گرفتن و ادامه می دادن


متاسفانه همین رفتارها و همین طرز فکر ها باعث شده ترک ها توی استامبول به ایرانی ها دید خیلی خیلی پایینی داشتن...خیلی زیاد هم کلمات فارسی بلد بودن اما وقتی می فهمیدن ایرانی هستی اصلا تحویل نمی گرفتن...حتی عرب ها رو بیشتر تحویل می گرفتن....


یه نکته جالب دیگه اینکه کلا توی هتل یا شب توی خیابون استقلال (که یه خیابون توریستی پر از بوتیک و غذافروشیه) یا بر اساس تعریف دوستامون توی مراکز خرید، اینقدر ایرانی زیاد بود که اگه یه داد می زدی می گفتی: آهای قلی!! بدون اغراق نصف بیشتر آدم ها برمی گشتن نگات می کردن!! اما توی کاخ ها و موزه ها و آثار باستانی، اینقدر ایرانی نبود که همه لیدرها و مسئول ها فکر می کردن ما عرب هستیم!!! وقتی وارد می شدیم و به مسئولش می گفتیم لیدر انگلیسی زبان می خوایم مسئولش واسه خوش و بش بهمون می گفت: سلام علیکم!!!! من هم جواب می دادم: و علیکم و سلام  but we are Persian!!!!!! اونم جا می خورد و می خندید....این اتفاق حداقل  توی 4-5 جای مختلف تکرار شد!!




از جاهای دیدنی هم به نظر من اگه فقط یه جا میخواین برین حتما حتما کاخ دلمه باغچه رو برین(خودشون می گن دولما بهجه!)...واقعا از نظر معماری قابل مقایسه با مجموعه کاخ خای ورسای توی پاریس هست...سبک روکوکو با تزئیناتی همه از روکش طلا و بزرگترین لوستر کریستال دنیا با وزن 4.5 تن!!

اگه رشتتون هنر یا معماریه به دیدنی ها تون ایاصوفیه و مسجد سلطان احمد(Blue Masq) و هم اضافه کنید و اگه باستانشناسی می خونید یا تاریخ هنر و معماری رو علاقه مند هستین مجموعه کاخ عالی قاپو و برج گالاتای و قلعه اسکیبیس(Eskibis) رو هم ببینید...


اگه فقط تفریحی می رید هم حتما به تور گشت روی تنگه بسفر رو بگیرید و وقتی برگشتید زیر پل امینیو(Eminio) ماهی کبابی بخورید!!!

توی کشتی که واسه گشت روی تور بسفر گرفتیم یه خانواده بودن که همه ترک و محجبه بودن(ترک ها اونهایی که محجبه هستن واقعا آدم و ترغیب می کنن یه بار دیگه به حجاب فکر کنه!!اینقدر حجابشون قشنگ و کامله و در عین حال شیک پوش هستن که کیف می کنی!!!)...طبق معمول احتمالا چون توی کشتی مرکز خرید نبود! هیچ ایرانی وجود نداشت بجز من و دوستام!!!...ما هم دیدیم کشتی داره آروم حرکت میکنه و آهنگ هم نمی ذاره خودمون شروع کردیم به خوندن آهنگ!! این خانواده ترک هم از ما خوششون اومده بود و با ما دست می زدن!!کلا بجز توریست ها ی خارجی توی جاهای تفریحی و تاریخی ترک هایی که از شهرستان های مختلف خود ترکیه هم واسه دیدن استامبول اومده بودن زیاد بود. آخراش مادر خانواده که یه خانم قدبلند و توپول و سرخ و سفید بود اومد پیش من نشت و گفت: هل مملکت؟؟سوریه؟؟؟!!!!!!

میگم نــــــــــــــــــــــــــه!!ایران!

میگه: آها!!!!مرحبا!!!!!!...بعد صدای دخترش زد و به ترکی یه چیزی بهش گفت...دختر رو کرد به من و شروع کرد انگلیسی صحبت کردن!!گفت اسمت چیه؟چند سالته؟درس می خونی؟چرا اومدی اینجا؟ چه جوری اومدی؟ پدر و مادرت چکار می کنن؟!!!!در تمام مدت بازجویی دوستام از ته دل بلند بلند می خندیدن و منم سعی می کردم بهشون محل نذارم و با روی خوش جواب بدم که بلکه بتونم به تنهایی وجه ایرانی ها رو خوب کنم...بعد یه دفعه آخرش موبایل مامانش رو آوورد و یه عکس نشونم داد و گفت: این برادرمه...دانشجوی رشته نفته و الان بصره کار می کنه...همین جا دیگه من دوزاری افتاد و گفتم:  نــــــــــــــــــــــــــــه!!من ازدواج کردم!!!وقتی برای مامانش ترجمه کرد مامانش تقریبا با عصبانیت اشاره کرد که پس چرا حلقه دستش نیست!!!بعدشم از دخترش خواست که بپرسه که چه جوری شوهرش اجازه داده این تنها بیاد سفر!!!!!دیگه کم کم اگه کشتی به اسکله نرسیده بود می خواد یه فص کتکم بزنه که این چه وضعشه که تو  بدون شوهرت و بدون حلقه اومدی؟؟!! تازه پوشش هم که نداری!!!(منظورش روسری بود وگرنه اونقدر سرد بود که من فقط دوتا چشمام از زیر کلاه و شال گردن پیدا بود!!)...از کشتی که پیدا شدیم او دوتا دوستم که مدام در حال گرفتن آمار آقایونی بودن که دنبالمون راه می افتاذن! گفتن: اینجا مردهاش که خوبه، زن هاش هم هیزن!!!!!


گفتم این ماجرا رو هم تعریف کنم که از این به بعد اگه اگه جایی شنیدین استامبول زن هاش هم هیزن ماجرا این بوده و بنده خدا قصدش امر خیر بود!!!!


دیگه جمعه تا از فرودگاه اومدن خونه ساعت 4 بود و تمام شنبه رو در خواب ناز به سر بردم و امروز زندگی از نو شروع می شود!!

نکته آخر هم اینکه چون من نبودن بنفشه آپ کرده از برنامه گردش شهری بعد از 22 بهمن حذف میشه و به برنامه دیدار من و رها، آقا پدرام اضافه میشه!!!

آقا پدرام، آدرس وبتو بذار تا واست تاریخ و محل برنامه رو بذارم!!


نظرات 14 + ارسال نظر
پدرام یکشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 03:54 ب.ظ

سلام
خوشحالم سفر بهتون خوش گذشته
البته پیش """همه"""" اینو نگید
حیف شد بنفشه رو حذف کردید، قرار بود ببرتتون رستوران برج میلاد بهتون غذا بده

بخدا ندارم
به پیر
به پیغمبر
وبلاگ ندارم
بلد نیستم
سوات ندارم

رستوران برج میلاد؟؟با تو قرار گذاشته بود اونجا؟!!!توی وبلاگت نوشته بود؟؟!!

پس عضو بلاگ اسکای هستی واسه چی؟

رها یکشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 05:04 ب.ظ /http://khoshbakhtkhan.blogfa.com/

حالا من کی برم این هممممه جا رو ببینم؟؟؟؟؟
چرا حلقه دستت نبود؟؟؟ ریگی به کفشت بوده حتماً
پ.ن: من چون دختر خوبیم بابت آپ دعوام نکردی و از گردش خط نخوردم آیا؟؟؟

آخه تو مجبور بودی بنویسی!!!من خودم جزء گروه نشخوار کنندگان در ایام استرس ها و امتحاناتم و از بیماری اضافه وزن رنج می برم واسه همین درک می کنم که باید می نوشتی!!!!
اما بنفشه چی؟؟؟؟یه مرفه بی درده با یه بابای باحال که می اد می نویسه که دل بقیه رو آب کنه!!!
پ.ن: پدرشوهر شما توی زندگی قبلیش کانگورو نبوده؟!!!!
غیبت بنفشه نوشت: چیکارش کنیم خانم دکتر این بچه شیطون و؟؟ببخشیمش یا نه؟؟پدرام برای جایگزینی اعلام آمادگی کرده ها؟!!!
جواب بنفشه نوشت: منم دختر اولم و اینا که واسه شما جوکه واسه من خاطره است!!اما بازم دلیل نمی شه وقتی من نیستم آپ کنی!!تمام هیبت ته دیگ سیب زمینی به گنده بودنشه...اینا چیه؟!!ژل هات هم بد نبود ولی مطمئن نیستم طعمش هم خوب باشه. من که نخوردم!!

بنفشه یکشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 09:37 ب.ظ

سلام علیکم رسیدن بخیر آپ کردی؟!
اول اینکه بابام بایــــــــــــــد بیـــــــــــــــــاد این پستت رو بخونه تا بعد بذاره این دختره معصوم و مظلومش یه سفر دیگه هم بره با همکاراش اونم نه واسه گردش که واسه خرکاری! والااااا! بعدشم یه نماز حسابی پشت دخترش بخونه!
خوش بحاااااااااااااااااالت مرفه بی درد یه تور گردشی میری خارج کشور اونم بدون شوهر و حلقه خالا بماند اونم آواز و غیره و ذلک و کلی پول سوغاتی و اینا! هیییییییییییییییی پدر بیپولی شدیداً بسوزه! ما با اونهمه پول واسه پسرمون زن میگیریم!
آبجی شما مارو حذف نمیکردین ما خودمون خودمونو حذف میکردیم ما رو چه به گردش با بچه پولــــــــــــــــــــــــــــــــــدارا؟؟؟!؟!؟!!؟!!؟!؟!!؟ دیشب یکی از خواهر برادرام از گشنگی مرد!
عکسارو کی میذاری که بریم ببیینم!

وعلیکم السلام!!مرسی!
خوب پست من و پرینت بگیر بپیچ توی کاغذ کادو به پدرجان تقدیم کن!!!
ما رو سیاه نکن بنفشه خانم!اون پول هایی که دنبال بانک می گشتی واسش و گذاشتی واسه کی؟
حذف کردم چیه؟مگه دست خودته؟ببین چه جوری چس سفیدی می کنی!!!نذار بگم بابات حق داره ها!دختر که اینقدر سر خود نباید باشه بچه پولدارم اونیه که 5 میلیون خرج تحصیلشه و تازه می خواد هیئت علمی بشه که حقوقش خیـــــلی زیاده!!من عددی نیستم در مقابل ایشون

بوق بوق 2 ساله که تعطیله!!فضول توش زیاده!! وقتی گردش شهری رو اومدی عکس ها رو هم می بینی

بنفشه یکشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 09:38 ب.ظ

از بنفشه به همه دوستای وبلاگی:
با دم شیــــــــــــــــــر بازی نکنید

خوشمان آمــــــــــــــد!!!

بنفشه یکشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 10:08 ب.ظ

بمن سوغاتی یه لباس بنفش بده!

من همینجا واسه شما بهترین لباس بنفش و می خرم...اصلا پولش و نقدی می دم...به خدا تبدیل ریال به هر ارز دیگه بجز واحد پول افغانستان و پاکستان! کلی ضرره!!!

بنفشه یکشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 10:11 ب.ظ

میخوای برم پست آخرمو پاک کنم؟! بچه ها مجبورم کردن آپ کنم من خیلی بهشون گفتم نع نع ولی اونا گفتن که تو بهشون گفتی که بیان به من بگن که آپ کنم! شک داری؟ خب برو از خودشون بپرس! من نه اهله دروغم نه غیبت!

متوجه شدم!از اولش هم به پدرام شک داشتم ولی الان دیگه یقین پیدا کردم!!اصلا این بشر آی دی بلاگ اسکای واسه چی داره؟؟واسه همین کاراهای کثیف دیگه:

بنفشه یکشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 10:14 ب.ظ

میخوای یه ته دیگ با سیبزمینیه درشـــــــــــت واست درست کنم و یا ژله خفن، هم یاد بگیری هم آپم از دلت پاک شه!

آرههههههههههههههههههههههههههههه!!نقطه ضعف من و پیدا کردی!!من ته دیگ سیب زمینـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی می خوام!!!!

رها دوشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 02:56 ب.ظ /http://khoshbakhtkhan.blogfa.com/


اینجا دارن بر ضد من حرف می زنن
ما فقیریم! خییییییییییلی فقیریم!

پ.ن: باز خوبه این پرخوری عصبی منو یکی درک میکنه

بر ضد شما کی حرف زد؟؟ما فقط داریم شرایط و توصیف می کنیم
بنفشه که هرچی پول داره گذاشته توی بانک...من که هرچی پول توی بانک داشتم بردم خرج کردم...فقط شمایی که هم حقوق داری که بذاری توی بانک، هم ترمی 5میلیون واسه تحصیلات عالیه می دی!!!(بلیط گرفتی؟!)
ج.پ.ن: آرهههههه....هم درک می کنم هم عمل می کنم!!

بنفشه دوشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 06:53 ب.ظ

من بوق بوق منتظرم! بذار بذار!

بوق بوق تعطیله!!2ساله کرکرش پایینه...حوصله سوال جواب فضول ها رو ندارم

بنفشه دوشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 08:52 ب.ظ

حالا دیدی من بی تقصیرم؟! رشته شکتو بگیر برو جلو شک نکن! ببینم میتونی ریششو بخشکونی!
هییییییییی عجب دنیاییه هیییییییییییییییییییییی روزگار!

بنفشه دوشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 08:53 ب.ظ

باشه عزیزم درســـــت میکنم عکسشو واست میذارم! همین در حد توانمه دیگه!

نـــــــــــــــه! عکس قبول نیست...همون روز که می ریم رها رو بگردونیم با خودت بیار
منتظرما!!

پدرام دوشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 10:13 ب.ظ

باتوجه به اینکه اوضاع مالی بنده داغونه در نتیجه:
من از لیست انتظار در کمال شجاعت انصراف داده و تمامی مسئولیت فریب یواشکی جان را در خصوص آپ کردن پست جدید برعهده میگیرم و عاجزانه تمنا دارم فرصت جدیدی به یواشکی جان بدهید و دعوت ایشان را جهت صرف ناهار در رستوران برج میلاد بپذیرد

پ.ن: هر پدرامی که آی دی بلاگ اسکای داشت که من نیستم

انصراف شجاعت نمی خواد، سادگی می خواد!!!شما وقتی ناهار مهمون یکی دیگه هستی چکار به وضع مالی خودت داری؟!!! بنفشه قرار پول های توی بانکش رو در بیاره یکم خرج کنه

خودت و به اون راه نزن پدرام!!مگه آدیت به نام پدرامه؟؟تو پست های من و چه جوری لایک می زنی؟

بنفشه سه‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 08:28 ب.ظ

به این یه قرون دوزار من چیکااااااااااااااااااااااار دارید آخه!!!!!!!؟

پول واسه خرج کردن خانم مهندس!!!اصلا پول چرک کف دسته!!باید خرج کنی بره!!

بنفشه سه‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 08:30 ب.ظ

یا ایهاالذین امنوا پس بدانید و آگاه باشید که لو رفتگان از زیانکارانند!
آفرین عسلکم!


مچـــــــــــــــــکرم!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد